چه آتشی به دلم می زند
این "إن وُصلیه"
وقتی که می بینم فاطمه هم از قاعده اش مستثنی نبود!
::
پ.ن:
+ ...فَقِیلَ لَهُ یَا أَبَا حَفْصٍ إِنَّ فِیهَا فَاطِمَةَ فَقَالَ "وَ إِنْ"...
چه آتشی به دلم می زند
این "إن وُصلیه"
وقتی که می بینم فاطمه هم از قاعده اش مستثنی نبود!
::
پ.ن:
+ ...فَقِیلَ لَهُ یَا أَبَا حَفْصٍ إِنَّ فِیهَا فَاطِمَةَ فَقَالَ "وَ إِنْ"...
بعضی وقت ها، با حلوا حلوا دهن شیرین می شود. اگر نگاهی به دور و بر خود بیندازید، حتما افرادی را می بینید که مدام از بدبختی و گرفتاری خودشان می نالند. با اینکه دستشان به دهنشان می رسد، اما از بدهکاری ها و بی پولی ها می گویند. از بد بیاری ها و وام ها! هر دفعه هم که آنها را می بینی همان جوری اند. طوری است که آدم احساس میکند، از او فقیرتر وجود ندارد. و گلی به جمال خودش می زند که می تواند، مثلا هفته ای یکبار میوه ای بخورد. ماهی یکبار گوشتی بخرد و سالی یکبار مسافرتی برود. این انسانهای فقیر صفت، سزاوار فقرند. همانطور که رسول خدا فرمود: کسی که خود را به تهیدستی بزند تهیدست می شود!
"من تفاقر افتقر" تحف العقول ص 42
در پارک نشسته بودم. مردی زحمت کشیده با چهره ای آفتاب سوخته و کمی لاغر، روی نیمکت روبروی من نشست. روزنامه ی مچاله شده ای دستش بود. آن را باز کرد و با اشتها مشغول خوردن نان داخل روزنامه شد و زود رفت.
مدتی است واقعا مانده ام که چطور باید شکر خدا را بجا بیاورم...